چکیده: منابع و ذخایر آب های سطحی و زیرسطحی یکی از مولفه های اصلی توسعه پایدار یک کشور است. بخش قابل توجهی از منابع آبی در کشورهای واقع بر روی نواحی خشک کره زمین، آبهای زیرزمینی است؛ که قسمت مهمی از آن در سازندهای کربناته و درون کارست ها متمرکز است. به این دلیل مطالعه بر روی کارست ها و شناخت منابع آنها برای تامین آب بسیار اهمیت داشته و ضروری است. در زون زاگرس به دلیل ضخامت زیاد سنگ های کربناته، کارست های زیادی وجود دارد؛ که منابع آبی این بخش از کشور را تشکیل می دهد. چشمه کارستی روانسر در استان کرمانشاه، یکی از منابع مهم آب در این منطقه به شمار می‌آید؛ که منشای آن سنگ‌های کربناته متعلق به سازند بیستون دوره کرتاسه است. این سازند تحت تأثیر حرکات تکتونیکی و گسل‌‌خوردگی های مرتبط با چین‌خوردگی زاگرس واقع شده و گسل های اصلی منطقه با دو روند اصلی N60W و N30E در تشکیل کارست ها نقش مهمی دارند. با استفاده از داده های سنجش از دور و زمین شناسی لایه های اطلاعاتی مورد نیاز برای تعیین نقشه امیدبخش آب زیرزمینی و ساختارهای کارستی تهیه شد. روش های میکروگرانی و توموگرافی مقاومت الکتریکی برای تصویرسازی حفرات زیرسطحی مورد استفاده قرار گرفت. در محدوده تعیین شده، تعداد 1700 ایستگاه گرانی در یک شبکه منظم طراحی و مقادیر شتاب گرانی برداشت شد. با توجه به تفاوت چگالی حاصل از تغییرات ساختاری و کارستی شدن؛ نقشه آنومالی های گرانی تهیه و بخش های مرتبط با کارستی شدن سنگ ها شناسایی شد. براساس نتایج به دست آمده از داده های گرانی و بررسی آنومالی های منفی محدوده و بازدید صحرایی، شواهد کارستی شدن مشاهده شد. برای بررسی وضعیت این شواهد در محدوده، دو پروفیل الکتریکی طراحی و مقادیر مقاومت ویژه و قطبش القایی با استفاده از آرایش الکترودی قطبی-دوقطبی و دوقطبی-دوقطبی برداشت و محاسبه شده است. مدلسازی وارون داده های مقاومت ویژه با الگوریتم دو بعدی مبتنی بر روش حداقل مربعات و داده های گرانی به روش لی-الدنبرگ انجام شد. حفرات زیرسطحی ناشی از فرآیند کارستی شدن با اندازه‌های مختلف تباین‌های ژئوفیزیکی را نشان داده‌اند و مقاومت ویژه الکتریکی دارای دامنه تغییرات متفاوتی به دلیل ترکیب مواد پرکننده فضاهای خالی و آب زیرزمینی است. مقایسه مقاطع چگالی (گرانی) و مقاطع مقاومت الکتریکی و قطبش القایی، نشان می‌دهد که فضاهای خالی و خشک دارای مقاومت بالا و حفرات پرشده با آب دارای مقاومت کمتری همچنین مقدار تغییرات چگالی در فضاهای خالی نیز کاهشی است. با ترکیب نتایج دو روش، مدل زمین شناسی تهیه شد و براساس آن‌ها مدل مفهومی کارست محدوده تهیه شد و گسترش عمقی و جانبی فضاهای خالی به نقشه درآمد در روش گرانی با توجه به تغییرات لیتولوژی محدود در منطقه، کارست و فضاهای خالی را تا اعماق بالاتر از 100 متر شناسایی کرده است. همچنین به کمک روش ژئوالکتریک و گرانی سعی شد گسل‌ها و مناطق کارستی از یکدیگر تفکیک شده و نتایج با زمین شناسی منطقه تطبیق داده شود .